بهار به تفسیر سرکارخانم هما آقا جعفری

 

"هر روزتان نوروز باد" 

 

یا مقلب القلوب و الابصار                  یا مدبر  الیل  و   النهار

         یا محول الحول والحوال                  حول حالنا الی احسن الحال 

             وقتی زمستان سرد و سخت کوله بارش را بر می دارد و دور می شود بهار دل انگیز از راه می رسد فصلی که موسم اعتدال هوا و دگرگونی طبیعت است جهان هستی وطبیعت بی جان بار دیگر حیاتی نو می یابد و شکوفه های زیبا بر شاخسار درختان شکفته می شود با رویش انواع گیاهان و گلهای رنگارنگ گویی کوه و در و دشت حریر پرنیان بر سر کشیده است و می توان جوشش چشمه ساران را از دل سخت کوهها دید  و زمزمه جویباران  ونغمه سرایی  بلبلان را شنید .

منوچهری دامغانی  بهار را چنین  توصف  کرده است:

         آمد بهار خرم و  آورد  خرمی                       چندین هزار لاله ز خارا  برون  دمید

      بلبل چو سبزه دید همه مشکبوی                   گاهی سرود گوی شد و گاه شعر خوان

            بهار با شکوهترین جلوه گری خداوند در جهان است  صاحبدلان  با دیدن اینهمه زیبایی های سحر انگیز  از قدرت و عظمت خداوند آگاه می شوند و به معرفت  و لطف خالق بی مثال پی می برند و به قول شاعر شیرین سخن سعدی شیرازی:

    برگ درختان سبز در نظر هوشیار                   هر ورقش دفتریست معرفت کردگار

مجموعه ی این نو شدن ها و زیبایی ها ی بی بدیل ؛ آدمی را به تعقل وتفکر و تحول فرا می خواند و بهار به انسان  یاد آوری می کند که کمتر از طبیعت نیست و می تواند متحول شود.

سعدی شاعر نامدار چنین گفته است:

            بامدادان که تفاوت نکند لیل و نهار           

خوش  بود  دامن  صحرا  و  بهار

              بلبلان وقت گل آمد که بنالد از شوق             

 نه کم از بلبل مستی تو بنال ای هوشیار

تحول و دگرگونی آدمی در جهت رشد و تکامل اوست و سبب می شود تا  انسان تا جاییکه برای او مقدور است هدفمند زندگی کند و در جهت بهبودی زندگی خود تلاش کند و از موهبت ها و نعمت های که در اختیار دارد بخوبی بهره مند شود و با عشق و امید زیبایی های زندگی را ببیند وبه آن عشق ورزد.

 

مهدی سهیلی شاعر معاصر می گوید: 

زندگی زیباست کو چشمی که زیبایی ببیند؟         

کو دل آرایی که در هستی دلارایی ببیند؟

صبح ها تاج  طلا را  بر  ستیغ   کوه  یابد         

شب  گل الماس را بر سقف مینایی ببیند

ریخت ساقی باده های گونه گون درجام هستی          

غافل آنکو سکر را در باده پیمایی ببیند

شکوه ها از بخت دارد بی خدا در بی کسی ها        

شادمان آنکو خدا را وقت تنهایی ببیند

زشت بینان را بگو در دیده خود عیب جویند         

زندگی زیباست کو چشمی که زیبایی ببیند؟

 

 

با احترام

     هما آقا جعفری  

  نوروز 91

نظرات 1 + ارسال نظر
رضا عمانی چهارشنبه 12 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 01:07 ق.ظ

با عرض سلام و احترام
استاد ارجمند سرکار خانم آقا جعفری
برای این حقیر خیلی باعث مباهات است که دقایقی میهمان وبلاگ شما بودم و از اشعار زیبایی که با ذوق و سلیقه فراوان انتخاب کرده بودید لذت فراوان ببرم .
به امید آنکه لیاقت شاگردی حضرتعالی را داشته با شم.
پیروز و پایدار باشید.
رضا عمانی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد