مراسم جوی پاک کنی در روستای آرتون طالقان

 

 

 

 

 

 

 این مکان باید براتون آشنا باشه؟؟

 

بله اینجا جر باغ است که استخری برای ذخیره کردن آب جهت آبیاری در آنجا توسط مرحوم حکمت قاسمی در زمانهای قدیم ساخته شده است

 

چند روز پیش اینجا شروع جهاد روستایی بود 

 

روز قبل از بلندگوی مسجد اعلام شد که فردا ساعت ۸ صبح کسانی که تمایل دارند در مراسم جوی پاک کنی شرکت کنند به این محل بیایند   

 

خوب بالاخره فردای آن روز فرا رسید 

    

 

بهتره بریم به ادامه مطلب تا خودتون ببینید این یکپارچکی مردم روستا را .... 

 

 

 

پیر و جوان با در دست داشتن بیل و کلنگ و داس و خجره به سوی استخر میرفتند 

 

خوب از این مراسم بگم ... 

 

این مراسم از زمانهای خیلی قدیم بین اهالی این روستا مرسوم بود به این ترتیب که در اواسط خرداد ماه که زمینهای کشاورزی نیاز به آبیاری دارند اهالی به کمک و اتفاق یکدیگر از جایی که مسیر آب شروع میشد تا انتهای مسیر را که از سال قبل تمیز نشده بود و برگ و گل و لای داخل آنرا بسته بود با سلام و صلوات تمیز میکردند  

 

این کار یک شکرگذاری نیز محسوب میشد چون با اینکار مردم روستا با امید به برداشت محصول بیشتر از خداوند متعال به خاطر فراوانی آب روستا تشکر میکردند. 

  

 

 

  

 

 

 در حدود ۴۰ نفر از اهای روستا پیر و جوان و با صلوات و لبخندی که بر لبانشان نقش بسته بود مشغول بکار بودند  

 

(فایل تصویری)

  

  

 

در بین راه رسیدیم به منزل حاج بشیر آقا صفری 

 

ایشان در حال حاضر پیرترین فرد این روستا هستند. 

 

باورتون نمیشه این پیرمرد از جوانهای این ده سر زنده تر و بشاش تر بودند 

 

ایشان در جلوی ورودی منزل به یاد گذشته و برای دیدن این همبستگی مردم روستا به عصای خود تکیه کرده و نشسته بود   

 

ایشان با خنده و خوشحالی بخاطر برگزاری این مراسم تک تک افراد را در بغل گرفت و به یاد همه گذشتگان و رفتگان اشک ریخت   

 

در ضمن از اهالی پذیرایی هم کردند دستشون درد نکنه

 

(فایل تصویری) در آغوش گرفتن اهالی روستا

 

  

  

 

 

 توی مسیر راه کلی شاخه و برگ و تنه درخت بود که توسط طوفان شکسته شده بود و داخل جوی ها رو مسدود کرده بود که توسط اهالی جمع آوری شد

 

 

 

 

 

حاج بشیر برای روحیه دادن به جوانان و در رفتن خستگیشان خاطراتی زیبا را تعریف میکرد و تا انتهای مسیر همراه اهالی روستا به راه افتاد  

 

(فایل صوتی) یکی از خاطراتش را خودتان بشنوید 

 


 

 دیگه ظهر شده بود و تقریبا انتهای مسیر جوی بود 

 

که باز هم یکی از اهالی مهربان روستا با سینی بزرگی از چای از همه این عزیزان پذیرایی کرد  

 

  

  

 

  واقعا خسته نباشید  

 

کار خیلی سختی بود  

 

این کار بعید بود به تنهایی انجام بشه

  


 

خوب براتون سوال نشد که این همه اتحاد و یکپارچکی و نظم را چه کسی نظارت و کنترل و برنامه ریزی کرده بود  

 

هر کی بود کارش خیلی درسته 

 

خوب معلومه  

 

رئیس محترم شورای روستای آرتون این امر را هر سال زنده نگه میداره

 

 

مهندس جون ممنونیم . خدا قوت

 

 

نظرات 8 + ارسال نظر
گفتگو یکشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:00 ب.ظ http://easa.blogfa.com

من زبان تو را نمی دانم

اما حرارت لبهایت را خوب میفهمم

نینا یکشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:57 ب.ظ

کشتی خودتو بابا با این ارتونتون

ز-ق دوشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 03:12 ب.ظ

خدا قوت

م- ح -قاسمی شنبه 21 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 04:22 ب.ظ

دست همه درد نکنه .
یه بنده خدا که پسرش با شلوارک اومده بود بیرون و سگ برده بود تو خونشون و خلاصه خیلی خارجی بازی در آورده بود!!! به من گفت خسته نشی آخرین نفر داری جو در(پاک) می کنی . در جواب باید گفت که حالا نصف مسیر رو ما اولین نفر بودیم و پاک کردیم نصفش هم آخرین نفر. شما چی که کلاستون!!! نگذاشت حتی یه لیوان آب دست خلق ا... بدین. آحرش هم ویچار بار ما کردین . دست شما هم درد نکنه . بالاخره بیش از این هم کاری از دست شما بر نمی اومد. وگرنه تعجب می کردیم.

ایرج فرهنگی جمعه 27 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 02:04 ب.ظ

tiyi kolah tash dekeveee!!!axat khojir be!!mayishino bishtar darangan!!
IRAJ FARHANGI

م- ح -قاسمی سه‌شنبه 31 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 06:10 ب.ظ

راستی از زحمات عضو دیگر شورای اسلامی آرتون جناب آقای حفظ الله صفری نیز نباید چشم پوشی کرد . دست همه درد نکنه

هیشـــکی! چهارشنبه 1 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 11:15 ق.ظ http://www.hishkii.blogsky.com

روستای خوشگلی داریناااااااااااا

جعفر فرهنگی - تهران یکشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 09:19 ق.ظ

حبیب جان .مثل همیشه عالی بود .ولی جای ما همچنان خالی......

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد